کنزو تانگه و توجه به سوخت و ساز شهر
کنزو تانگه
متابولیست ها معتقد بودند طرح های جامع و انعطاف ناپذیر نمی توانند پاسخگوی تغییرات سریع و آزادانه باشند و تنها طرح هایی می توانند ساماندهی و آزادسازی را همزمان فراهم سازند که بتوانند تغییرات زمان حال و آینده را در بر گیرند. آنها به دنبال نظامی بودند که همواره امکان بازنگری در فرم شهر را فراهم کند.
متابولیست ها از دو پدیده در سازوکار تغییر و تحول نام می برند:
- عناصر دیرپا، شامل ابرساختارهای شهر (مثل استخوان بندی) که باید طول عمر زیادی داشته باشند.
- عناصر با عمر کوتاه، شامل محله ها و بلوک ها و … که توان بازنگری و تغییر دارند.
- ارتباطات، ایجاد پیوند میان کارکردهایی که رابطه دوسویه دارند را ضروری می دانستند. و معتقد بودند که سامانه حمل و نقل، شالوده کالبدی و کارکردی یک شهر است.
- فضا، از دیدگاه او سرعت اتومبیل، ادراک انسان از فضا را تغییر داده است.
- کارکردهای شهری، او معتقد است علاوه بر کارکردگرایی، ما نیازمندیم به فضا ساختار بدهیم. او معتقد بود که ساختار بخشی، زمینه اصلی طراحی شهری است.
- نماد و نماد گرایی، او معتقد به دادن مفاهیم نمادین به استخوان بندی شهر بود به طوری که برای مردم قابل درک باشد. او معتقد بود “فضا دنیایی از معانی است و ما نیازمند روندی هستیم که نمادگرایی را در معماری و شهرسازی دنبال کنیم. “
خلیج توکیو – کنزو تانگه
“طرحی برای توکیو – ساماندهی دوباره ساختار”. تانگه در این طرح به دنبال اندیشه ای نو بود. طرح او از استخوان بندی موجود شهر سرچشمه می گرفت. او معتقد بود هیچ نتیجه ای قطعی نیست و بخشی از اقدامات برای عوامل پیش بینی نشده در توسعه آینده شهر باید کنار گذاشته شود.
او ایده خود را بر پایه تغییر ساختار تک مرکزی شهر، از الگوی شعاعی – مرکزی به الگوی خطی استوار کرد و بر محور اصلی بر عنوان ستون فقرات تاکید میکرد و معتقد بود که این محور شهری با یک سامانه حمل و نقل حلقوی تکمیل می شود.
یکی از اهداف اصلی تانگه، تبدیل استخوان بندی اصلی شهر، سامانه حمل و نقل و معماری شهر به یک ارگانیزم واحد بود.
ابر ساختار: شالوده بزرگ مقیاس شهر – فرم گروهی: رابطه ساختمان ها، هنگامی که اهمیت گروهی ساختمان ها بیش از اهمیت تک تک آنها باشد.
برچسب ها : ,